وبلاگ دانشجویان برق

دانشگاه پیام نور تبریز

وبلاگ دانشجویان برق

دانشگاه پیام نور تبریز

چرا جوانان پرخاشگر می شوند؟!

چرا جوانان پرخاشگر می شوند؟!

نگرانی پدر و مادرها از این است که فرزندشان به آنها علاقه‌ای نداشته باشد و این انزوا طلبی ناشی از این باشد که پدر و مادر را به عنوان یک الگو قبول نداشته و نخواهد با او ارتباط داشته باشد. ایران ناز: این موضوع والدین را برآشفته کرده و به دنبال راه حل می‌گردند و گاهی با برخوردهای نادرست به اجبار فرزندشان را وادار به حضور در جمع‌های خانوادگی می‌کنند که نادرست است.

آنچه والدین باید در نظر داشته باشند و به آنها یادآور می‌شویم این است که نوجوان در سن بلوغ قرار داشته و با شرایط حساسی که دارد خلق و خوی خاصی پیدا می‌کند که بسیاری از آنها با گذر از این سن به حالت عادی برمی‌گردد بنابراین نیازی به نگرانی خاصی نیست.

 
این که نوجوان گاهی به والدینش بی‌توجهی می‌کند و در پاسخ به اظهار علاقه آنها سرد است لزوما به معنی تنفر از آنها نیست بلکه به این دلیل است که احساس دوگانه‌ای دارد و در عین حال که عاشق والدینش است، با یک مخالفت ساده که با او صورت می‌گیرد ممکن است احساس تنفر به او دست بدهد که کاملا طبیعی است.

با پا گذاشتن کودک به دوره نوجوانی،‌ او خواستار این است که وابستگی‌هایی که به خانواده دارد را رفته‌ رفته کم کند و به استقلال برسد و بسیاری از پرخاشگری‌ها در این سنین ناشی از تمایل به مستقل شدن و پیدا کردن هویت فردی اوست. با این اوصاف نوجوان ممکن است در مواردی بداند که حق با والدینش است ولی به دلیل این که نشان دهد شخصیت مستقلی دارد و توانایی تحلیل و تفکر دارد، به مخالفت با آنها برمی‌خیزد.
 
در چنین شرایطی حفظ خونسردی می‌تواند بسیار موثر باشد و در یک شرایط آرام با بحث و گفتگو نقطه نظرهای مخالف را بررسی کرده تا نوجوان بداند که شخصیت مستقل او پذیرفته شده است و نیازی به ثابت کردن خودش از این طریق نیست.

پذیرفتن این که نوجوان به دلیل تغییرات فیزیکی و شخصیتی تمایل چندانی به حضور در جمع ندارد و این مورد یک مساله غیرطبیعی نیست می‌تواند از نگرانی خانواده‌ها کم کرده و جلوی روابط تیره با فرزندانشان را بگیرد. به این نکته باید توجه داشت که خود نوجوان در این دوران دچار نوعی کشمکش درونی است؛ او از یک طرف برای رهایی از دوران کودکی و کسب استقلال ترس دارد و از طرف دیگر می‌خواهد هویت فردی خود را پیدا کرده و به عنوان یک شخص با افکار و اندیشه‌های مستقل خودش را به دیگران ثابت کند.
 
بنابراین در این راه نیاز به حمایت خانواده دارد نه سرزنش و تحقیر و سرکوب چرا که سرکوب و تحقیر والدین در نوجوان احساس خشم به وجود می‌آورد و تمایل به انجام کارهای خلاف را در او تشدید می‌کند. حس اطمینان و اعتماد از سوی خانواده از مواردی است که نوجوان در این سنین به شدت به آن نیاز دارد. اگر خانواده‌ها به فرزندشان استقلال و آزادی عمل در مواردی را بدهند ولی نسبت به توانایی‌های او سوءظن داشته و احساس ناتوانی و بی‌کفایتی را در او تقویت کنند، نتیجه‌ای که به وجود می‌آید چیزی نخواهد بود جز احساس پشتیبان نداشتن و در نهایت شکست فرزندشان.

ضمن این که نباید فراموش کرد که آنچه فرزندانمان از ما می‌آموزند نه از گفته‌های ما بلکه از اعمال ماست. بنابراین والدین برای این که فرزندانی شاد و موفق داشته باشند اول از همه باید مشکلات شخصیتی و رفتاری خود را شناخته و برطرف کنند تا بتوانند الگوی خوبی برای فرزندشان باشند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد